تاریخ اندیشة کلامی نشان میدهد که دخالت عقل در فهم نص بر دیدگاه مخالفان میچربد. اما دخالت و عدم دخالت عقل در نص بهصورت فازی در طیفی گسترده از دخالت حداقلی تا حداکثری در نوسان و توضیحپذیر است. در اینجاست که به نحو معناداری میتوان گفت که در حوزة اندیشة اسلامی عموماً نصگرایی بیشتر از عقلگرایی پدیدار شده است. جدال بر سر تقدم و تأخر عقل و نص بیشتر در دو صورت گفتمانی معتزله و اشاعره نمایان شده است. این نوشتار رابطة میان نص و عقل در گفتمان کلامی قاضی ابوبکر باقلانی را بررسی میکند. مسئلة ما در این مقاله این است که عقل در آثار و اندیشههای کلامی و اصولی باقلانی چه جایگاهی دارد و در تعارض میان تقدم نص و عقل، باقلانی کدام را مقدّم میشمارد. چنانکه خواهیم دید بررسی مؤلفههای گفتمانی نصگرایی و عقلگرایی نشان میدهد که این تقدم یک تقدم طیفی و فازی است و پیچیدگیهای خاص خود را دارد